|
ارزیابی خلأ عملکرد دانه برنج در شرق استان گلستان
|
| عباس بیابانی، حدیثه فرامرزی کوهسار*، آیهان آق آرکاکلی |
|
|
|
چکیده: (2 مشاهده) |
مقدمه: برنج (Oryza sativa L.) به عنوان یک محصول استراتژیک در امنیت غذایی ایران و جهان، نیازمند بهینهسازی مستمر تولید است. در استان گلستان، بهویژه مناطق شرقی (مینودشت، گالیکش، گنبد، کلاله)، شکاف قابل توجهی بین عملکرد واقعی و عملکرد بالقوه مشاهده میشود. هدف این پژوهش، اندازهگیری دقیق این خلأ عملکرد و شناسایی عوامل مدیریتی اصلی مؤثر بر آن در مزارع منطقه بود. برای دستیابی به این هدف، از روش علمی تحلیل مقایسه عملکرد (CPA) استفاده شد. این روش تحلیلی، با مدلسازی ریاضی، امکان تعیین سهم هر عامل محدودکننده در افت عملکرد را فراهم میآورد. اهمیت این تحقیق در ارائه دادههای کمی برای تدوین راهکارهای اجرایی و افزایش بهرهوری پایدار برنج در اکوسیستمهای آبی این استان است. تحلیل شکاف عملکرد بر مبنای روش CPA به محققان و مدیران کشاورزی اجازه میدهد تا منابع محدود را به سمت عملیاتی سوق دهند که بیشترین بازدهی را در کاهش محدودیتها خواهند داشت و در نهایت سطح تولید را به پتانسیل واقعی نزدیک سازند. این پژوهش با تمرکز بر عوامل مدیریتی قابل کنترل، مسیر روشنی برای افزایش درآمد کشاورزان و تضمین تولید در این منطقه کلیدی فراهم میکند.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت میدانی و پیمایشی در شرق استان گلستان انجام پذیرفت. نمونه آماری شامل 50 مزرعه پیشرو در شهرستانهای گالیکش، کلاله و مراوهتپه انتخاب شدند. فرآیند جمعآوری دادهها شامل پایش دقیق عملیات زراعی از کاشت تا برداشت بود و اطلاعات مربوط به حدود 20 متغیر مدیریتی و محیطی ثبت گردید. روش اصلی مورد استفاده در تحلیل، تحلیل مقایسه عملکرد بود که بر پایهی دادههای مزرعهای و با استفاده از مدلهای رگرسیون پیشرفته انجام گرفت. به طور خاص، از تکنیک رگرسیون گامبهگام برای انتخاب بهینهترین مجموعه از متغیرهای مستقل که بیشترین قدرت تبیین عملکرد را داشتند، بهره گرفته شد. این تحلیلها با استفاده از نرمافزار آماری SAS نسخه 9.4 انجام شد، در حالی که پردازش اولیه و نمایش نتایج بصری با نرمافزار Excel 2010 صورت پذیرفت. این رویکرد تضمین میکند که عوامل محدودکننده شناسایی شده از نظر آماری دارای بیشترین اهمیت باشند و نتایج قابلیت تعمیمپذیری بالاتری در سطح منطقه داشته باشند.
نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که عملکرد واقعی متوسط در مزارع مورد بررسی 4492 کیلوگرم در هکتار بوده است. در مقابل، پتانسیل عملکرد محاسبه شده توسط مدل ، برابر با 3798 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که منجر به خلأ عملکردی به میزان 693 کیلوگرم در هکتار گردید. تحلیل رگرسیون گامبهگام، سه عامل مدیریتی را به عنوان متغیرهای اصلی تعیینکننده خلأ عملکرد در منطقه معرفی کرد. دفعات شخم نشاندهنده کیفیت آمادهسازی خاک میزان بذر مصرفی تأکید بر لزوم رعایت تراکم بهینه، و دفعات مصرف کود پتاس شاره به کمبود مدیریت تغذیه پتاسیمی. این نتایج بیانگر آن است که با بهینهسازی این سه مؤلفه مدیریتی، میتوان بهطور مؤثری خلأ عملکرد را کاهش داد و بهرهوری تولید برنج در شرق استان گلستان را ارتقا بخشید.
نتیجهگیری کلی: نکته قابل توجه در این تحقیق، اختلاف محسوب بین عملکرد واقعی (4492 کیلوگرم/هکتار) و پتانسیل مدل (3798 کیلوگرم/هکتار) است که نیازمند بررسی عمیقتر فراتر از متغیرهای مدیریتی بررسی شده در این مطالعه میباشد، هرچند عوامل ذکر شده مهمترین متغیرهای قابل اصلاح توسط کشاورز بودند. |
|
| واژههای کلیدی: تحلیل مقایسه عملکرد، خلأ عملکرد، عملکرد قابل دستیابی |
|
|
متن کامل [PDF 560 kb]
(1 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
اکوفیزیولوژِی دریافت: 1404/10/8 | پذیرش: 1403/7/30 | انتشار: 1403/7/30
|
|
|
|
|
|
|
| ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|
|