۵۳ نتیجه برای عملکرد
اسماعیل یساری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
برای بررسی اثرات فسفر معدنی و باکتریهای حل کننده فسفات بر رشد و عملکرد رقم تلار سویا مطالعه ای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ۴ تکرار (Glycine max Merrill) در تابستان سال ۱۳۹۱ در منطقه دشت ناز ساری به اجرا گذاشته شد. در این آزمایش سه سطح مصرف فسفر ۰، ۵۰ و ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار) به عنوان عامل اصلی و چهار سطح تلقیح بذر سویا با باکتریهای حل کننده فسفات ، شامل (شاهد یا بدون مصرف باکتری، تلقیح با باکتری،Pseudomonas fluorescens، تلقیح با باکتری Pseudomonas putida و تلقیح با هر دو سویه باکتریها) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج این آزمایش حاکی از آن بود که با مصرف ۵۰ کیلوگرم در هکتار فسفر حداکثر عملکرد دانه ۱۹۵/۶ گرم در متر مربع به دست آمد. و با مصرف ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار فسفر شیب افزایش عملکرد دانه کاهش یافته و به ۱۸۵/۴ گرم در متر مربع رسید. اثرات اصلی تلقیح باکتری نیز نشان داد که بیشترین میزان عملکرد دانه ( ۲۰۸ گرم در مترمربع) در تیمار مصرف توام هر دو سویه باکتری پزودوموناس فلورسنت و پوتیدا به دست آمد. مقایسه اثرات متقابل فسفر و باکتری نشان داد که در تیمار مصرف فسفر ۱۰۰ و مصرف توام هر دو سویه باکتریها عملکرد دانه به حداکثر میزان یعنی ۲۵۱ گرم در مترمربع رسید. در صورتی که تحت اثرات متقابل مصرف فسفر ۵۰ کیلوگرم در هکتار و مصرف توام هر دو سویه ی باکتریها عملکرد دانه معادل ۲۴۹/۴ بدست آمد که تفاوت معنی داری با تیمار مصرف فسفر ۱۰۰ و مصرف توام هر دو سویه باکتریها نداشت. این نتایج نشان داد که در حضور هر دو سویه باکتریهای حل کننده فسفات، کاهش مصرف فسفر معدنی از ۱۰۰ به ۵۰ کیلوگرم در هکتار منجر به کاهش معنی داری در عملکرد دانه نشد.
حسن احمدی، وریا ویسانی، عادل سی سه مرده، عباس خانیزاد،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
برای بررسی تأثیر قدرت رقابتی ارقام گندم آبی با علفهای هرز بر شاخصهای رشد و عملکرد ارقام گندم در شرایط اقلیمی کردستان، آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی قاملو بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی ۹۰-۱۳۸۹ اجرا شد. پلاتهای اصلی، شامل چهار رقم گندم (الوند، زرین، بک کراس روشن و شهریار) و پلاتهای فرعی، شامل چهار زمان مصرف علفکش ۲,۴.D (سمپاشی اوایل بهار (دو تا چهار برگی)، سمپاشی اواسط بهار (پنجهزنی کامل)، سم پاشی اواخر بهار (دانه خمیری) و عدم سمپاشی) در ترکیب با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج بهدست آمده از مقایسه میانگین دادها نشان داد که رقم بک کراس روشن بیشترین شاخص سطح برگ (LAI)، شاخص سرعت رشد گیاه (CGR)، سرعت جذب خالص (NAR) و عملکرد دانه را به خود اختصاص داد، در حالی که در مراحل اولیه رشد، بیشترین میزان نسبت سطح برگ (LAR) مربوط به رقم شهریار بود. همچنین نتایج نشان داد بیشترین میزان LAI، CGR، NAR، LAR و عملکرد دانه مربوط به سطح دوم مبارزه شیمیایی (سمپاشی اواسط بهار) بود. در مقایسه سایر ارقام، رقم بک کراس روشن توان رقابتی بیشتری با علفهای هرز داشته است. در این آزمایش سم¬پاشی اواسط بهار با افزایش ۱۲۵۰ کیلوگرم در هکتار (۶/۴۱ درصد)، به¬عنوان مؤثرترین زمان سم¬پاشی جهت حذف رقابت علف¬های هرز و رقم بک کراس روشن به¬عنوان مناسب¬ترین رقم جهت رقابت با علف¬های هرز شناخته شد.
ابوالفضل فرجی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
به¬منظور بررسی عملکرد، اجزای عملکرد و فنولوژی ژنوتیپ¬های بهاره کلزا (Brassica napus L.) تحت شرایط آبیاری تکمیلی و بدون آبیاری در منطقه گنبد کاووس، ۱۴ ژنوتیپ کلزای تیپ بهاره (هایولا ۴۰۱، هایولا ۴۲۰، هایولا ۳۰۸، هایولا ۵۰، هایولا ۴۳۲، هایولا ۴۸۱۵، آرجی¬اس ۰۰۳، لاین ۵ (بهبهان)، لاین ۶ (زابل)، لاین ۷ (ورامین)، Og۱، Og۲، Og۱۴ و K۳)، در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی، در سه تکرار کشت شدند. آزمایش در دو شرایط آبیاری (انجام آبیاری تکمیلی در دو مرحله گلدهی و پرشدن دانه) و بدون آبیاری (شرایط دیم) انجام شد. میانگین تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه ژنوتیپ¬های مورد مطالعه در شرایط آبیاری تکمیلی بیشتر از شرایط بدون آبیاری بود. در هر دو سال مورد مطالعه اثر ژنوتیپ بر عملکرد دانه از نظر آماری معنی¬دار بود. در حالیکه اثر آبیاری بر ویژگی فوق تنها در سال اول معنی¬دار شد. میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ¬های مورد مطالعه در شرایط آبیاری تکمیلی و بدون آبیاری در سال ۹۰-۱۳۸۹ به¬ترتیب برابر ۲۹۶۰ و ۲۶۸۶ کیلوگرم در هکتار و در سال ۹۱-۱۳۹۰ به¬ترتیب برابر ۱۸۱۲ و ۱۷۱۲ کیلوگرم در هکتار بود. بهنظر می¬رسد شرایط آب و هوایی خاص سال دوم مطالعه شامل دمای پایین هوا در طی دوره رویشی کلزا و همچنین وقوع بارندگی¬های زیاد در طی فصل رشد دلیل اصلی عدم معنی¬دار شدن اثر آبیاری تکمیلی بر عملکرد دانه بوده است. در سال زراعی ۹۰-۱۳۸۹ بیشترین عملکرد دانه (۳۲۲۰ کیلوگرم در هکتار) مربوط به هیبرید هایولا ۵۰ و در سال زراعی ۹۱-۱۳۹۰ بیش¬ترین عملکرد دانه (۲۰۶۰ کیلوگرم در هکتار) مربوط به هیبرید هایولا ۴۰۱ بود. نتایج این مطالعه نشان داد که هیبرید هایولا ۵۰ می¬تواند به¬عنوان رقم مناسب در کنار هیبریدهای هایولا ۴۰۱، هایولا ۴۲۰ و رقم آزاد گرده¬افشان آرجی¬اس ۰۰۳ جهت کشت در منطقه توصیه شود.
محمد میرزاخانی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
برای بررسی اثر تنش آبی و کاربرد سلنیوم بر شاخصهای حساسیت به تنش ارقام ذرت در استان مرکزی، آزمایشی در سال زراعی ۱۳۸۸ به صورت کرتهای دوبار خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش آبی به عنوان عامل اصلی در سه سطح آبیاری براساس نیاز آبی گیاه، آبیاری به میزان ۸۰ و ۶۰ درصد نیاز آبی گیاه در کرتهای اصلی، و ارقام مختلف ذرت به عنوان عامل فرعی در سه سطح V۱= S.C ۵۰۰، V۲= S.C ۵۲۰و V۳= S.C ۷۰۰ در کرتهای فرعی و تیمار محلولپاشی سلنیوم به عنوان عامل فرعی فرعی در دو سطح عدم مصرف و مصرف ۲۰ گرم سلنیوم در هکتار در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. صفاتی مانند ارتفاع گیاه، تعداد بلال در بوته، قطر ساقه، تعداد برگ سبز، بیوماس کل، شاخص حساسیت به تنش (SSI)، شاخص تحمل (TOL)، میانگین بهرهوری (MP)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، شاخص تحمل به تنش (STI)، شاخص عملکرد (YI) و شاخص پایداری عملکرد (YSI) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تیمار تنش آبی و محلولپاشی سلنیوم بر صفاتی مانند تعداد بلال در بوته، قطر ساقه، تعداد برگ سبز، بیوماس کل معنیدار شد. به طوری که بیشترین و کمترین مقدار بیوماس کل با میانگین ۴۵ و ۶۷/۲۱ تن در هکتار مربوط به تیمار آبیاری نرمال + رقم S.C ۷۰۰ + عدم مصرف سلنیوم و تیمار آبیاری براساس ۶۰ درصد نیاز آبی گیاه + رقم S.C ۵۰۰ + مصرف سلنیوم بود. در بین ارقام مورد بررسی، رقم S.C ۷۰۰ از نظر شاخصهای حساسیت به تنش، شاخص تحمل، میانگین بهرهوری، شاخص عملکرد و شاخص پایداری عملکرد نسبت به سایر ارقام، برتری محسوسی داشت.
آقای یعقوب یزدانی چم حیدری، دکتر محمود رمرودی، دکتر محمد رضا اصغری پور،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
برای بررسی تأثیر محلولپاشی آهن و روی بر عملکرد، اجزای عملکرد و کیفیت بذر زیره سبز تحت تنش خشکی، آزمایشی در سال زراعی ۹۲-۱۳۹۱ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تنش خشکی به عنوان عامل اصلی شامل فواصل آبیاری پنج، ۱۰ و ۱۵روز و محلولپاشی عناصر ریز مغذی به عنوان عامل فرعی در چهار سطح شامل عدم محلولپاشی (شاهد)، محلولپاشی آهن، روی و ترکیب آنها بودند. نتایج نشان داد که افزایش تنش خشکی موجب کاهش ارتفاع بوته، تعداد چتر در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و دانه و عملکرد اسانس شد. محلولپاشی عناصر ریز مغذی بر ارتفاع بوته، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر، عملکرد بیولوژیک و دانه، درصد و عملکرد اسانس و شاخص برداشت تأثیر معنیدار داشت. بیشترین عملکرد دانه (۸۳۲/۸کیلوگرم در هکتار) از محلولپاشی روی به دست آمد. برهمکنش محلولپاشی عناصر ریز مغذی و تنش خشکی بر تعداد دانه در چتر، وزن هزار دانه و عملکرد بیولوژیک معنیدار شد. بیشترین عملکرد بیولوژیک از تیمار دور پنج روز آبیاری و محلولپاشی عنصر روی حاصل گردید.
رضا شبانی، محمد آرمین،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
به منظور بررسی اثر زمان و کاربرد توأم کودهای آلی و شیمیایی در شرایط دیم بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۹۳-۱۳۹۲ در مزرعهای واقع در ۴۰ کیلومتری شهرستان جغتای انجام شد. عاملهای مورد بررسی شامل کاربرد تلفیقی کود آلی اسید هیومیک و کود شیمیایی اوره (۱۰۰% آلی، ۷۵% آلی+۲۵% شیمیایی، ۵۰% آلی+۵۰% شیمیایی، ۲۵% آلی+۷۵% شیمیایی و ۱۰۰% شیمیایی) و زمان محلول پاشی (مرحله رویشی، رویشی + گلدهی) بود. نتایج نشان داد که اثر زمان محلولپاشی بر عملکرد دانه و اثر درصد تلفیق بر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و عملکرد بیولوژیک معنیدار شد. برهمکنش زمان × درصد تلفیق کودهای شیمیایی و آلی بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه و بیولوژیک معنیدار شد. بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک از تیمار محلولپاشی اسید هیومیک و تیمار محلولپاشی اختلاط ۲۵% شیمیایی+۷۵% اسید هیومیک در زمان رویشی + گلدهی بهدست آمد. بیشترین تعداد شاخه مربوط به تیمار مصرف کود شیمیایی بود. افزایش درصد کود شیمیایی در اختلاط کودها و محلول پاشی در مرحله رویشی سبب افزایش تعداد دانه در بوته شد. بیشترین تعداد دانه در بوته به تیمار کود آلی و تلفیق کم کود نیتروژن با کود آلی تعلق داشت. در مجموع نتایج نشان داد که جهت حصول عملکرد دانه مناسب در شرایط دیم محلولپاشی با اسید هیومیک یا دو بار محلولپاشی با اختلاط ۲۵% شیمیایی +۷۵% اسید هیومیک نسبت به سایر تیمارها مناسبتر بود.
امین فرنیا، شهرام مرادی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی اثر تاریخ کشت انتظاری بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهایکامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل سه تاریخ کاشت نخود (اول: ۲۰ آبان، دوم: ۱ آذر و سوم: ۱۰آذر) و چهار رقم نخود (هاشم، آزاد، آرمان و ILC۴۸۲) بودند. نتایج نشان داد اثر متقابل تاریخ کاشت × رقم روی همه تیمارهای مورد مطالعه معنیدار بود. نتایج مقایسات میانگین نشان داد در تاریخ کاشت اول و سوم بیشترین میزان ارتفاع بوته مربوط به رقم آزاد و در تاریخ کاشت دوم بیشترین میزان ارتفاع بوته مربوط به رقم آرمان بود. همچنین در تاریخ کاشت اول بیشترین میزان وزن صد دانه در رقم آرمان و در تاریخ کاشت دوم و سوم در رقم آزاد بهدست آمد. بیشترین میزان ارتفاع بوته با ۱/۵۴ سانتیمتر در رقم آرمان و در تاریخ کاشت دوم و کمترین آن در رقم هاشم و تاریخ کاشت اول بود. رقم هاشم در تاریخ کاشت دوم بیشترین میزان زیست توده و تعداد شاخه اصلی در بوته را داشت. بیشترین تعداد دانه در بوته با ۴۴ عدد در رقم ILC۴۸۲ و در تاریخ کاشت دوم و بیشترین وزن صد دانه با ۲/۲۹ گرم در رقم آزاد در تیمارهای تاریخ کاشت دوم و سوم بهدست آمد. در تاریخ کشت اول و دوم رقم هاشم و در تاریخ کشت سوم رقم آزاد دارای بالاترین میزان زیست توده و عملکرد دانه بودند. بیشترین عملکرد دانه (۲۴۹۰ کیلوگرم در هکتار) در تیمار تاریخ کاشت دوم در رقم هاشم بهدست آمد. کمترین عملکرد دانه (۱۲۶۰ کیلوگرم در هکتار) مربوط بههمین رقم در تاریخ کاشت سوم بود که ۳/۴۹ درصد عملکرد دانه کمتری نسبت به تاریخ کاشت دوم داشت. در رقم ILC۴۸۲ در تاریخ کاشت دوم عملکرد دانه بیشتری بهدست آمد، در حالیکه در تاریخهای کاشت زودتر و دیرتر، عملکرد دانه کمتری نسبت به تاریخ کاشت دوم حاصل شد. برای حصول عملکرد بالاتر در شرایط کشت انتظاری پیشنهاد میگردد رقم هاشم در تاریخ کاشت دوم در منطقه کشت شود.
علی واعظی، محمد آرمین،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر زمان محلولپاشی کود سولوپتاس بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود دیم در تراکمهای مختلف گیاهی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان سبزوار در سال زراعی ۹۲-۱۳۹۱ انجام شد. عاملهای مورد بررسی، زمان محلولپاشی در چهار سطح شامل عدم محلولپاشی (شاهد)، محلولپاشی در مرحله رویشی، محلولپاشی در مرحله زایشی و محلولپاشی در مرحله رویشی + زایشی و تراکم گیاهی در سه سطح شامل ۱۰، ۲۰ و ۳۰ بوته در مترمربع بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که محلولپاشی سولوپتاس در مرحله رویشی + زایشی بالاترین ارتفاع بوته (۷۵/۲۸ سانتیمتر)، تعداد شاخه جانبی (۳۳/۸ عدد در بوته)، تعداد غلاف در بوته (۷۱/۲۰)، عملکرد زیستی (۴/۹۹۴ کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اقتصادی (۵/۴۴۸ کیلوگرم در هکتار) را موجب شد که اختلاف آماری معنیداری با سایر زمانهای محلولپاشی داشت. با افزایش تراکم گیاهی از ۱۰ به ۳۰ بوته در مترمربع، ارتفاع بوته ۱۲/۵ درصد افزایش، تعداد شاخه جانبی ۵۵/۱۶ درصد کاهش و تعداد غلاف در بوته ۰۶/۳۲ درصد کاهش پیدا کرد. در مجموع، نتایج نشان داد که در شرایط دیم، محلولپاشی سولوپتاس در مرحله رویشی + زایشی با تراکم ۲۰ بوته در مترمربع بالاترین عملکرد اقتصادی (۴۸۰ کیلوگرم در هکتار) را حاصل کرد.
علی یزدانی، حمید رضا مبصر، یوسف نیکنژاد، نوراله خیری،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات الگوی کاشت و تقسیط کود نیتروژن بر صفات کیفی و عملکرد دانه برنج رقم کوهسار در کشت مجدد، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۲ در شهرستان آمل انجام شد. الگوی کاشت در سه سطح (D۱: ۲۵×۲۵، D۲: ۲۰×۲۰ و D۳: ۱۰×۳۰ سانتیمتر) بهعنوان عامل اصلی و زمان تقسیط نیتروژن در پنج سطح (T۱: ۱۰۰ درصد کود پایه، T۲: ۵۰ درصد کود پایه + ۵۰ درصد مرحله پنجهزنی، T۳: ۵۰ درصد کود پایه + ۵۰ درصد مرحله ظهور آغازی خوشه، T۴: ۳۳/۳۳ درصد کود پایه + ۳۳/۳۳ درصد مرحله پنجهزنی + ۳۳/۳۳ درصد مرحله ظهور آغازی خوشه و T۵: ۳۳/۳۳ درصد کود پایه + ۳۳/۳۳ درصد مرحله پنجهزنی + ۳۳/۳۳ درصد مرحله خوشهدهی کامل) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که با کاهش تراکم کاشت (۲۵×۲۵ سانتیمتر) و افزایش تقسیط نیتروژن، صفات کیفی روند افزایشی داشتند ولی، عملکرد دانه با افزایش تراکم کاشت (۱۰×۳۰ سانتیمتر) حدود ۸/۱۳ درصد افزایش یافت. تحت اثر متقابل دو عامل، بیشترین طول دانه قبل از پخت در تیمار D۱T۴ مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه با میانگین ۳۸۷۴ کیلوگرم در هکتار در تیمار تقسیط T۵ بهدست آمد. با توجه به نتایج این آزمایش، بهنظر میرسد که الگوی کاشت ۲۵×۲۵ سانتیمتر و تقسیط نیتروژن در مراحل رویشی و زایشی، باعث بهبود عملکرد کیفی و از طرفی کاربرد الگوی کاشت ۱۰×۳۰ سانتیمتر و تقسیطهای T۳، T۴ و T۵ منجر به افزایش عملکرد کمی برنج رقم کوهسار در کشت مجدد میشود.
وصال احمدخوانساری، حسین صبوری، عباس بیابانی، عبداللطیف قلی زاده، حسین علی فلاحی، مهدی زارعی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
تناوب زراعی بر میزان جذب نیتروژن توسط گیاهان، کارایی مصرف کودهای نیتروژنه و مقدار بذر تأثیرگذار است، بنابراین انتخاب یک نظام تناوبی با کارایی بالای نیتروژن در کاهش مصرف انرژی و افزایش سطح پایداری بوم نظامهای زراعی موثر میباشد. بهمنظور تعیین همبستگی برخی صفات، اجزای عملکرد و نیز روابط علت و معلولی بین آنها در تناوب گندم-گندم و چغندرقند-گندم آزمایش بهصورت فاکتوریل مرکب در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط اقلیم مساعد و نسبتاً مرطوب گلستان (شهرستان گنبد کاووس) طی سال ۹۲-۹۱ اجرا شد. تیمارها شامل تراکم در ۳ سطح (۳۰۰، ۳۵۰ و ۴۰۰ بذر در مترمربع) و کود نیتروژن در ۴ سطح (صفر، ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) بود. نتایج نشان داد که، بیشترین عملکرد دانه در تراکم ۳۵۰ بذر در مترمربع و مقدار ۱۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار بهدست آمد. اثرات متقابل نیتروژن × تراکم بر روی صفت عملکرد بیولوژیکی معنیدار بود. در تناوب گندم-گندم و چغندرقند-گندم همبستگی عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیکی مثبت و معنیدار بود.بهطور کلی و با توجه به همبستگیهای محاسبه شده در این تناوب، برای بدست آوردن حداکثر عملکرد دانه میتوان به افزایش صفتی نظیر عملکرد بیولوژیکی متکی بود. در تناوب چغندرقند-گندم، تعداد دانه در سنبله بهدلیل اثر مستقیم مثبت و اثر غیر مستقیم تعداد سنبله در مترمربع از طریق صفت تعداد دانه در سنبله میتواند بهعنوان مهمترین صفات جهت افزایش عملکرد دانه مورد توجه قرار گیرند.
آمنه حق شناس، عبدالرضا احمدی، عباس نصیزی دهسرخی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور ارزیابی تأثیر مالچ زنده ماشک (Vicia sativa L.) بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در سال ۱۳۹۳ در استان فارس، شهرستان فیروزآباد اجرا گردید. زمان سرکوب مالچ زنده ماشک (۴، ۶ و ۸ برگی ذرت بهوسیله علفکش توفوردی به میزان ۷۵۰ سیسی در هکتار) در کرتهای اصلی و تراکم ماشک در سه سطح (۱۰، ۲۰، ۴۰ بوته در متر مربع) به همراه دو سطح عدم وجین علفهرز و وجین علفهرز در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، زمان سرکوبی و تراکم مالچ زنده ماشک تأثیر معنیداری بر روی عملکرد دانه داشتند، ولی اثر متقابل آنها بر میزان عمکلرد ذرت بیتأثیر بود. سرکوب مالچ زنده ماشک در مرحله ۶ و ۸ برگی ذرت بهترتیب منجر به بیشترین (۸/۱۱ تن در هکتار) و کمترین (۴۵/۹ تن در هکتار) میزان عملکرد دانه گردید. در بین تیمارهای مورد استفاده، تیمار وجین تمام فصل با عملکرد ۱۴۱/۱۳ تن در هکتار بیشترین و تیمار عدم وجین علفهرز با ۹۴۲/۸ تن در هکتار کمترین عملکرد را شامل شدند. زمان سرکوبی و تراکم مالچ زنده ماشک بر تعداد بلال در هر بوته، طول بلال، قطر بلال، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف بلال تاثیر معنیداری داشت. در مجموع نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که، استفاده از مالچ زنده ماشک با تراکم ۱۰ بوته در متر مربع و کنترل آن در مرحله ۶ برگی ذرت باعث افزایش عملکرد این محصول گردید.
بهمن عبدالرحمنی، غلامرضا ولیزاده،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر محتوای فسفر اولیه بذر (مصرف میزانهای مختلف فسفر در گیاهان والد) و تراکم بذر بر خصوصیات رشدی و عملکرد سه رقم جو (Hordeum vulgare L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل اسپیلت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، طی دو سال زراعی ۱۳۹۲-۱۳۹۰ در موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور (ایستگاه مراغه) انجام شد. عامل اول شامل سه رقم جو (سهند، آبیدر و دایتون)، عامل دوم مقادیر مختلف فسفر مصرف شده در گیاهان والد در سال قبل (صفر، ۱۵، ۳۰ و ۴۵ کیلوگرم در هکتار از منبع سوپر فسفات تریپل) و عامل سوم نیز سه میزان بذر (۳۰۰، ۴۰۰ و ۵۰۰ بذر در مترمربع) بود. محتوای فسفر دانه بر حسب درصد در گیاهان والد در میزانهای مختلف فسفر مصرف شده در سال قبل اندازهگیری شد، و نتایج نشان داد که، در اثر مصرف مقادیر مختلف کود فسفره، غلظت فسفر در بذور تولید شده اختلاف معنیدار دارد. نتایج تجزیه مرکب نشان داد، اثر رقم، میزان بذر در واحد سطح و نیز محتوای اولیه فسفر بذر بر برخی صفات مورد مطالعه تأثیر معنیداری داشت. نتایج اثر متقابل رقم × تراکم بذر × محتوای اولیه فسفر بذر نشان داد که، رقم دایتون با تراکم کاشت ۵۰۰ بذر در متر مربع و با ۳۰ کیلوگرم مصرف فسفر در گیاهان والد، بالاترین وزن هزار دانه (۲/۴۰ گرم)، درجه باردهی (۶/۲)، عملکرد بیولوژیک (۴۵۶۸ کیلوگرم در هکتار) و عملکرد دانه (۲۴۶۳ کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد. اثر محتوای فسفر دانه نشان داد، رقم دایتون بالاترین میزان فسفر اولیه در دانه را دارد، و در افزایش ماده خشک و در نهایت عملکرد دانه بیشتر تأثیر داشت، که نشاندهنده تأثیر محتوای فسفر دانه در بهبود استقرار اولیه، رشد و عملکرد بود. نتایج این مطالعه نشان داد، میزان فسفر دانه، رقم و تراکم بذر در افزایش عملکرد تأثیرگذار است.
سهیل سپیده دم، محمود رمرودی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سیستمهای خاکورزی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم (Triticum aestivum L.) تحت تأثیر سطوح کود نیتروژن، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی ۹۳-۱۳۹۲ در مزرعه آموزشی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل (سد سیستان) اجرا شد. سیستمهای خاکورزی در سه سطح شامل بدون خاکورزی، خاکورزی حداقل و مرسوم بهعنوان عامل اصلی و سطوح کود نیتروژن در چهار سطح شامل صفر، ۱۰۰، ۱۶۰ و ۲۲۰ کیلوگرم در هکتار از منبع اوره بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد که، بیشترین عملکرد دانه از سیستم خاکورزی مرسوم بهدست آمد، ولی عملکرد دانه در سیستمهای بدون خاکورزی و خاکورزی کاهش یافته از لحاظ آماری اختلاف معنیداری نداشت. بیشترین ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، تعداد پنجه بارور در بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و میزان پروتئین دانه به سیستم خاکورزی مرسوم تعلق داشت. با افزایش سطح نیتروژن از صفر به ۲۲۰ کیلوگرم در هکتار ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، تعداد پنجه بارور در بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و بیولوژیک، شاخص برداشت و درصد پروتئین دانه افزایش معنیداری یافت. برهمکنش سیستمهای خاکورزی و کود نیتروژن بر تعداد پنجه بارور در بوته و شاخص سطح برگ معنیدار شد. بیشترین تعداد پنجه بارور در بوته و شاخص سطح برگ از خاکورزی مرسوم و کاربرد ۲۲۰ کیلوگرم نیتروژن حاصل شد. نتایج نشان داد که، سیستم خاکورزی مرسوم توأم با سطوح کود نیتروژن بالا برای منطقه آزمایش مناسبتر میباشد.
نسترن صلحی اسکویی، امیر دادرسی، ناصر دستفالی نژاد،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ رقم محلی اصفهان انجام شد. بدینمنظور، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان در سال ۱۳۹۱ انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل تاریخ کاشت (۱۷ فروردین، ۶ اردیبهشت و ۲۹ اردیبهشت) و تراکم بوته (۱۵، ۴۰، ۶۵ و ۹۰ بوته در مترمربع) بودند. نتایج نشان داد، روند تغییرات تعداد طبق در بوته و تعداد دانه در طبق در تاریخ کاشتهای اول و دوم بهوسیله معادله توانی توصیف شد. تعداد طبق در بوته در تاریخ کاشتهای اول و دوم بهترتیب با شیب ۷۹/۰ و ۷۸/۰ کاهش یافت. همچنین تعداد دانه در طبق در تاریخ کاشتهای اول و دوم بهترتیب با شیب ۳۰/۰ و ۲۶/۰ کاهش یافت. در تاریخ کاشت سوم این اجزای عملکرد بهصورت خطی و بهترتیب با شیب ۰۳/۰ و ۱۵/۰ کاهش یافتند. در تاریخ کاشت اول، عملکرد دانه در واحد سطح بهصورت خطی و با شیب ۰۳/۱ کاهش یافت. در تاریخ کاشتهای دوم و سوم روند تغییرات عملکرد بهوسیله معادله درجه دوم توصیف شد. با توجه به این معادلات، تراکم بوته مطلوب برای بهدست آوردن حداکثر عملکرد دانه ۸/۵۵ بوته در مترمربع برای تاریخ کاشت دوم و ۶/۵۶ بوته در مترمربع برای تاریخ کاشت سوم تخمین زده شد.
سوده ملکی، همتاله پیردشتی، محمدنقی صفرزاده ویشکایی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور بررسی کاربرد همزمان آهن و گوگرد بر خصوصیات کمی و مرتبط با عملکرد بادامزمینی (رقم نورث کارولینا-۲)، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل و سه تکرار در شهرستان کیاشهر استان گیلان به اجرا در آمد. عامل اول عنصر آهن با سه سطح (۲، ۳ و ۴ در هزار از منبع آهن کلاته) و عامل دوم عنصر گوگرد در سه سطح (۳۰، ۶۰ و ۹۰ کیلوگرم در هکتار از منبع گچ) بود. در هر بلوک علاوه بر تیمارهای مورد بررسی، یک کرت بهعنوان شاهد (بدون مصرف گوگرد و آهن) در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که، محلولپاشی آهن و کاربرد گوگرد بر عملکرد دانه، عملکرد غلاف، درصد مغزدهی، وزن صد دانه و تعداد غلاف رسیده تأثیر معنیداری داشتند. براساس نتایج، بیشترین عملکرد دانه (۵۰۴۵ کیلوگرم در هکتار) در سطح ۳ در هزار آهن و با کاربرد ۶۰ و ۹۰ کیلوگرم در هکتار گوگرد بهدست آمد. تیمار ۶۰ کیلوگرم در هکتار گوگرد بالاترین درصد روغن دانه (۵/۵۲) و بیشترین مقدار عملکرد روغن (۲۵۵۰ کیلوگرم در هکتار) را دارا بود. براساس نتایج این آزمایش میتوان اظهار داشت که، مصرف همزمان آهن و گوگرد بهطور چشمگیری باعث افزایش عملکرد دانه و بهبود صفات مرتبط با عملکرد در گیاه بادامزمینی گردید.
محمد صالح روان، سراله گالشی، ابراهیم زینلی، رحمتاله محمدی، علی راحمی کاریزکی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور مطالعه عملکرد و اجزای عملکرد گندم تحت تأثیر ژنوتیپ و زمان کاشت در شرایط دیم، آزمایشی در سال زراعی ۹۰-۱۳۸۹ در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد به اجرا در آمد. این آزمایش با پنج ژنوتیپ (زاگرس، کوهدشت، مروارید، N-۸۰-۱۹ و لاین ۱۷) و چهار زمان کاشت (۲۶ آذر، ۱۳ دی، ۳۰ دی و ۱۷ بهمن) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که صفات عملکرد زیستی، عملکرد دانه و اجزای عملکرد دانه (بهغیر از وزن دانه) با تأخیر در کاشت کاهش یافتند؛ اما صفت شاخص برداشت افزایش یافت. بیشترین و کمترین عملکرد دانه بهترتیب با ۹۳/۴۸۰ و ۶/۳۳۷ گرم در مترمربع متعلق به اولین و آخرین زمان کاشت بود؛ بهطوریکه به ازای هر روز تأخیر در کاشت، عملکرد دانه ۸۱/۲ گرم در مترمربع معادل ۵۸/۰ درصد کاهش یافت. ژنوتیپ کوهدشت دارای بیشترین و ژنوتیپN-۸۰-۱۹ دارای کمترین عملکرد دانه و عملکرد زیستی بودند. عملکرد دانه با عملکرد زیستی همبستگی مثبت و قوی داشت (**۹۴/۰=r) اما با شاخص برداشت همبستگی معنیداری مشاهده نشد. بهطورکلی، کاهش عملکرد دانه که ناشی از کاهش تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در مترمربع با تأخیر در کاشت بود بهعلت کوتاهتر شدن طول دوره رویشی اتفاق افتاد.
محمد براتی، علیرضا سیروسمهر، سیده سعیده خاتمی، سیده راضیه موسوی، فائقه نجفی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات محلولپاشی نانوسیلیکون بر برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی و عملکردی گیاه دارویی خرفه در شرایط تنش کمآبی آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. تنش کمآبی در سه سطح (۸۰، ۶۰ و ۴۰ درصد ظرفیت زراعی) بهصورت وزنی و نانوسیلیکون در چهار سطح (۰، ۱، ۲ و ۳ میلیمولار) اعمال شد. نتایج آزمایش نشان داد که، تنش کمآبی بر اکثر صفات مورد بررسی اثر معنیداری داشت. تنش کمآبی موجب افزایش کربوهیدرات و قندهای محلول، وزنتر و مقدار پرولین شد. میزان پرولین و کربوهیدرات در سطح تنش ۴۰ درصد ظرفیت زراعی به ترتیب ۵۰ و ۵۵ درصد نسبت به سطح تنش ۸۰ درصد ظرفیت زراعی افزایش یافت. سطح تنش میزان کارتنوئید،کلروفیل b و کلروفیل کل را کاهش داد و میزان کلروفیل b، ۴۵ درصد نسبت به تنش ۸۰ درصد کاهش پیدا کرد. محلولپاشی نانوسیلیکون بر میزان کارتنوئید و کلروفیل کل اثر معنیداری داشت و با کاربرد نانوسیلیکون میزان کارتنوئید افزایش پیدا کرد. اثرات متقابل تنش و نانوسیلیکون نشان داد که، با افزایش شدت تنش در سطوح کاربرد نانوسیلیکون از میزان کلروفیل a کاسته شد. در مجموع در شرایط تنش کمآبی محلولپاشی نانوسیلیکون میتواند اثرات تنش را کاهش داده و استفاده از آن مناسب بهنظر میرسد.
متانت دماوندی، حسین صبوری، عباس بیابانی، سامیه رئیسی، محمد حسین ارزانش،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات تلقیح قارچ مایکوریزا و باکتری برادیریزوبیوم ژاپونیکوم روی خصوصیات رشدی و عملکرد سویا رقم کتول آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان در سالهای ۱۳۹۱-۱۳۹۰ اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: سه سطح مایکوریزا (بدون تلقیح، Glomus intraradices ،Glomus mosseae)، دو سطح استفاده و عدم استفاده از باکتری و سه سطح فسفر خالص (صفر، ۳۲/۱ و ۶۴/۲ گرم در مترمربع) بودند. نتایج نشان داد که، تلقیح با مایکوریزا و باکتری در تمام صفات بهجز تعداد بوته در مترمربع اختلاف معنیداری را ایجاد نمودند. همچنین اثر فسفر در تمامی صفات مورد بررسی بهجزء وزن خشک برگ و تعداد بوته در مترمربع معنیدار بود. اثرات متقابل دوگانه تیمارها (مایکوریزا، باکتری و فسفر) تنها بر وزن خشک برگ، سطح برگ، وزن خشک گرهها معنیدار بود. اثر متقابل مایکوریزا × باکتری × فسفر بر وزن خشک برگ، سطح برگ، وزن هزار دانه، تعداد و وزن خشک گرههای ریزوبیوم معنیدار بودند. مطابق نتایج، بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد در تیمارهای تلقیح با مایکوریزا گونه اینترارادایسس، استفاده از باکتری و ۶۴/۲ گرم فسفر در مترمربع مشاهد شد.
بهمن عبدالرحمانی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تراکم بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم دیم، آزمایشی در موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور (ایستگاه مراغه) با تیمارهای تراکم بوته در چهار سطح (۲۵۰ ، ۳۵۰ ، ۴۵۰ و ۵۵۰ بذر در مترمربع) و شش رقم و ژنوتیپ گندم دیم (آذر۲، ۱۰Ghazagestan۹۸-۹۹، Kiraj/۸۷-zhong۲۹۱، ۸۸۵K۱,۱//۱D۱۳.۱/MLT/۳/YE۲۴۵۳، Gun۹۱/Karl و رصد) انجام شد. طرح آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی اجرا گردید. نتایج نشان داد اثر رقم بر صفات ارتفاع بوته، تعداد کل پنجه، تعداد پنجه بارور، درصد پوشش سبز، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، روز تا رسیدگی، شاخص برداشت، درجه باردهی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و تعداد سنبله در مترمربع معنیدار بود. اثر تراکم کاشت بر صفات درصد پوشش سبز، طول سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، روز تا رسیدگی، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه معنیدار بود. از بین اجزای عملکرد، فقط تعداد سنبله در مترمربع و تعداد دانه در سنبله تحت تاثیر تراکم قرار گرفتند. بالاترین تعداد سنبله در مترمربع به بیشترین تراکم بوته (۵۵۰ بذر در مترمربع) تعلق داشت، اما بیشترین تعداد دانه در سنبله به پائینترین تراکم (۲۵۰ بذر در مترمربع) مربوط بود. از بین صفات مورد مطالعه، بالاترین همبستگی مثبت بین عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته و درصد پوشش سبز در مرحله گلدهی مشاهده شد. براساس نتایج، رقم آذر ۲ و ژنوتیپهای ۸۸۵K۱,۱//۱D۱۳.۱/MLT/۳/YE۲۴۵۳ و Gun۹۱/Karl با عملکرد دانه بهترتیب ۲۳۷۴، ۵/۱۷۰۸ و ۴/۱۹۴۲ کیلوگرم در هکتار بین میزانهای مختلف بذر در واحد سطح اختلاف معنیداری وجود نداشت، بنابراین بهمنظور صرفهجویی در میزان بذر مصرفی، تراکم ۲۵۰ بذر در مترمربع برای کشت توصیه شد، اما در رقم رصد و ژنوتیپهای ۱۰Ghazagestan۹۸-۹۹، Kiraj/۸۷-zhong۲۹۱ با عملکرد دانه بهترتیب ۲۲۹۲، ۳/۲۰۸۲ و ۵/۱۷۹۳ کیلوگرم در هکتار بین سه میزان بذر ۳۵۰، ۴۵۰ و ۵۵۰ بذر در مترمربع از نظر عملکرد دانه اختلاف معنیداری وجود نداشت، لذا برای آنها نیز تراکم ۳۵۰ بذر در مترمربع توصیه گردید.
نبی خلیلیاقدام، علی راحمی کاریزکی، نورج میرمحمودی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از راههای تعیین بهترین الگوی کاشت گیاهان، استفاده از مدلهای شبیهسازی توأم با بهکارگیری آمار هواشناسی دراز مدت است. این تحقیق بهمنظور تعیین مطلوبترین تراکم و تاریخ کاشت گندم دیم (رقم سرداری) تحت شرایط محیطی ارومیه صورت گرفت و برای این کار از مدل SSM-Wheat استفاده شد. سناریوهای انتخابی عبارت بودند از: ۱۱ تاریخ کاشت (۷ مرداد، ۲۲ مرداد، ۶ شهریور، ۲۱ شهریور، ۵ مهر، ۲۰ مهر، ۵ آبان، ۲۰ آبان، ۵ آذر، ۲۰ آذر و ۵ دی) و ۷ سطح تراکم بوته (۳۷۵، ۴۰۰، ۴۲۵، ۴۵۰، ۴۷۵، ۵۰۰ و ۵۲۵ بوته در مترمربع) که برای سه سال متوالی (۱۳۸۸-۱۳۹۰) در شرایط محیطی ارومیه انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که، تراکم تأثیری بر صفات فنولوژیکی نداشت؛ اما تاریخ کاشت سبب تغییرات عمدهای در طول دورههای فنولوژیکی شد؛ به عبارتی با تغییر تاریخ کشت از ۷ مرداد به ۵ دی تعداد روز تا رسیدگی به میزان ۱۴۱ روز کاهش یافت. با افزایش تراکم کاهش معنیدار حداکثر سطح برگ تولیدی و شاخص سطح برگ در شروع پر شدن دانه مشاهده شد؛ از طرفی تعداد گره در ساقه اصلی، مقدار ماده خشک در زمان پر شدن دانه و ضریب تخصیص نیز متأثر از تاریخ کشت بود. نتایج مطالعه همچنین نشان داد که، بیشترین عملکرد دانه و مطلوبترین شاخص برداشت در تاریخ کاشت ۲۱ شهریور و تراکم ۴۲۵ بذر در مترمربع بهدست آمد. لذا پیشنهاد میشود که، برای دستیابی به عملکردهای بالاتر در این منطقه در تحقیقات آینده کاشت در نیمه سوم شهریور و با تراکم ۴۲۵ بذر در مترمربع انجام گیرد.